آوش

آوش

سایت تفریحی و سرگرمی همه چیز درهم
آوش

آوش

سایت تفریحی و سرگرمی همه چیز درهم

داستان

داستان


داستان,عکس


 

در نگاه  حیوان گنگ , سخنی است که روح حکیم آن را می فهمد


در یکی از شبها احساسم بر عقلم غلبه کرد و روبروی خانه ای نیمه ویران در اطراف شهر ایستادم و سگی لاغر و رنجور دیدم که بر روی خاکستر دراز کشیده بود در حالیکه با نا امیدی و اندوه به غروب خورشید می نگریست . گویی می دانست خورشید می خواهد نفس های گرمش را از آن مکان دورافتاده و مهجور بستاند لذا با چشمانی اشک آلود با خورشید وداع کرد .

   ادامه مطلب ...

داستان

داستان


داستان,عکس


سه روز پس از تولدم در حالی که در گهواره ی ابریشمی دراز کشیده بودمو با تعجب به جهان تازه ی اطرافم می نگریستم و دست و پا می زدم،مادرم از دایه پرسید:امروز فرزندم چطور است؟

ادامه مطلب ...

بی نیازی

 بی نیازی


بی نیازی ,عکس


مرد جوانی ، از دانشکده فارغ التحصیل شد .

ماه ها بود که ماشین  زیبایی،پشت شیشه های یک نمایشگاه به سختی توجهش را

جلب کرده بود و از ته دل آرزو می کرد که روزی صاحب آن ماشین شود .

 
ادامه مطلب ...

شرط عشق


شرط عشق

شرط عشق,عکس

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت


و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش

   ادامه مطلب ...

سرکاری


آگا ادید داری؟


اس باحال,آگا ادید داری


یه روز یه آقا که لکنت زبان داشت میره داروخانه

میگه آگا ادید داری؟
 فروشنده میگه : چی ؟ اسید میخوای ، طرف میگه نه ادید ...
 
ادامه مطلب ...

داستان عاشقانه


داستان عاشقانه
داستان عاشقانه


*زیر گنبد کبود ، دوتا عاشق بودن و کلی حسود ...


تقصیر همون حسودا بود ،


که حالا شده یکی بود ، یکی نبود !!!!!!*

 

        
ادامه مطلب ...

سلامتی همه ی پدرا


سلامتی همه پدرا

سلامتی همه ی پدرا


ببین دختر جون.....


روزی که ازدواج میکنی اونی که میخنده مادرته


چون تو داری خوشبخت میشی و تو رو تو لباس


عروسی میبینه اما اونی که غم داره و از درون


از جدا شدنت اشک میریزه

   

ادامه مطلب ...